قربون بچه های گل نازم برم
از همین جا ازشون عذر می خوام که مدتی به خاطر مشغله زیاد ونبود فرصت نتونستم لحظات ناب کودکی شون رو ثبت کنم یا از دل براشون
بنویسم به قول آرشیدا دختر کوچولوی ناز 2 سال و5 ماهه ام که وقتی حرف بدی میاد رو زبونش یا حرکت بدی میکنه (به خاطر سر به سر
گذاشتن داداشش آرشام )میگه (عذر خواهی)بعدش یه جور طلبکارانه و با نمک به اون کسی که شنونده حرف بدش بوده میگه:( بگو عذر
خواهی ) وواکنش منو که میبینه فوری میگه : مامان خوبم . مامان نازم . ببخش.اگه جواب ندم باعصبانیت مییگه ببخش.
کسی نیست بگه بابا یه سوزن به خودت بزن یه جوالدوز به دیگران .حرف بدش رو زده از طرف هم می خواد عذر خواهی کنه . این هم اندر
حکایت منو دخترم
اما آرشام پسر ناز 5ونیم ساله ام : دیشب که نشسته بودیم وشعر شمشاد شجاع رو میخوندیم آرشیدا میگفت " گهرمان ما (قهرمان )
،آرشام شجاع ، میره به جنگ گرگ و اژدها و آرشام تندی میگه : بگو داداش شجاع نه آرشام شجاع
.ومن چقدر لذت میبرم از این لحظات ناب وشیرین و به یادماندنی
نظرات شما عزیزان: